رمان شعر عاشقانه اس ام اس زیبا شعر غمگین شعر احساسی

رمان شعر عاشقانه اس ام اس زیبا شعر غمگین شعر احساسی

انواع رمان های زیبا شعر های عاشقانه اس ام اس های زیبا شعر غمگین شعر احساسی زیباترین رمان ها رمان های عاشقانه
رمان شعر عاشقانه اس ام اس زیبا شعر غمگین شعر احساسی

رمان شعر عاشقانه اس ام اس زیبا شعر غمگین شعر احساسی

انواع رمان های زیبا شعر های عاشقانه اس ام اس های زیبا شعر غمگین شعر احساسی زیباترین رمان ها رمان های عاشقانه

اس ام اس عاشقانه سری ۲

تنور عاشقی را سرد مکن، در مقام عشق نامردی مکن / حرف مردی میزنی مردانه باش، در سرای عاشقی افسانه باش 

 

می بوسیمت سه تایی / من و غم و تنهایی / امان از این جدایی / دلتنگتم خدایی

 

نبری گمان که شاید از دلم تو رفته باشی / تو عزیز دل مایی هرکجا که نشسته باشی

 

هیچ بارانی ردپای تو را از کوچه ی قلبم نخواهد شست، حتی سیلاب فراموشی ها

 

میگن به یاد یکی بخوابی، خوابشو میبینی، میمیرم برات تا همیشه ببینمت

 

غریبانه ترین لحظات چشمهایم را به تو میبخشم تا به یکرنگی من شک نکنی

 

تو آسمون قلبم خدا خودش نوشته / یه لحظه با تو بودن قشنگتر از بهشته

 

میخوام بیام کنارت تا یه کم لوست کنم، اگه کسی اونجا نبود یواشکی بوست کنم

 

تو را انگار یکجا دیده بودم / میان خواب و رویا دیده بودم / نگاهت همچو شبنم آشنا بود / گمانم بین گلها دیده بودم

 

آدما مترس نیستن که وقتی واسه کلاغهای دلت تکراری شدن اونو با یکی دیگه عوض کن! خودت باش قبل از اینکه مترسک دیگران بشی

 

به چشمانت عادت کرده بودم با دستانت زفاقت، نمی آیی تو امشب به خوابم کاش دیروز دل سیری نگاهت کرده بودم

 

اگر کسی مرا خواست، بگویید رفته باران را تماشا کند، اگر با اصرار کرد، بگویید برای دیدن طوفانها رفته است، و اگر با هم سماجت کرد، بگویید رفته است تا دیگر باز نگردد

 

عمیق ترین درد زندگی مردن نیست، بلکه گذاشتن سدی در برابر رودیست که از چشمانت جاری است

 

عمیق ترین درد زندگی مردن نیست، بلکه نداشتن شانه های محکمی است که بتوانی به آن تکیه کنی و از غم زندگی برایش اشک بریزی

 

تو دریا بودی و من قایقی خرد، که هر جا خواست امواجت مرا برد، دلم پاروزن بیچاره ای بود، که در امواج عشقت شبی مرُد

 

اندکی عاشقانه تر زیر باران بمان، ابر را بوسیده ام تا بوسه بارانت کند

 

وقتی که بن بست غربت، سایه سار قفسم بود، زیر رگبار مصیبت، بی کسی تنها کسم بود 

 

شعله ی محبت را مبادا خاموش کنی دوریت عادت بشه مارو فراموش کنی

 

بزرگترین آرزویم این است که کوچکترین آرزویت باشم ( دوستت دارم )

 

قلب سرزمین عجیبی است، زیرا هم دادگاه عشق است و هم آرامگاه آن!

 

من غم خانه عشق تو را به رضوان ندهم، یک موی تو را به صد گلستان ندهم، تو معدن عشق و آرزویم هستی، من رفاقت تو را به گنج دنیا ندهم

 

تبسم شیرین عشق، گوشه ای از نگاه خداست، تنها به نگاه او می سپارمت

 

پیش هرتیغی سپر باید گرفت پیش تیغ دوست سرباید گرفت، جانب خود را مبین گر عاشقی جانب دوست در نظر باید گرفت

 

دلی نازکتر از اندیشه داری هوای معتدل چون بیشه داری همه گلهای عالم گر بخشکد تو در باغ خیالم ریشه داری

 

به اندازه ی ستاره های آسمون دوستت دارم، از طرف ماه

 

سلام، حالم خیلی بده، قلبم دیگه کار نمیکنه، رفتم دکتر میگه دورا بیشتر داری!!! یا ICU یا I SEE YOU

 

سر دفتر عالم معنای عشق است / سر بیت قصیده جوانی عشق است / ای آنکه خبرنداری از عالم عشق / این نکته بدان که زندگانی عشق است

 

اگه روزی دلت لبریز غم بود / گذارت بر مزار کهنه ام بود / بگو ای بی نصیب خفته در خاک / یه روزی عاشق و دیوانه ام بود

 

محبت را از درخت آموز که سایه اش را از سر هیزم شکن هم برنمیدارد

 

اگه روزی کنم تو را فراموش بدان شمع وجودم گشته خاموش

 

دارم از تو می نویسم که نگی دوست ندارم، از تو که با یه نگاهت زیرورو شد روزگارم، دارم از تو مینویسم

 

یکی دوست ارم چون یدونه ای، دوتا دوست دارم چون دومیت وجود نداره، صدتا دوست دارم چون تا صد سال دیگه ام که بگردم، مثل تو پیدا نمیکنم

 

سلام ای نازنین خوابتو دیدم / تو گفتی نه رفیق دیگه بریدم / خیال کردی بری بی تو میمیرم / تو رفتی یکی دیگه میگیرم

 

دنیا دو روز است : یک روز با تو، یک روز بر علیه تو، روزی که باتوست مغرور نشو، روی که بر علیه توست مایوس نشو

 

از مشاورین املاک مزاحتون میشم، قلب شما نیاز به مستاجر نداره؟

 

میدونی چرا وقتی میری تو رویا، وقتی گریه میکنی، وقتی فکر میکنی، یا وقتی کسی رو میبوسی، چشماتو میبندی؟ چون قشنگترین احساس ها دیدنی نیستند

 

به حساب جاری طلایی قلب شما یکصد میلیون عشق و ادب واریز کردم، طرف خوش حساب شما، عاشق شما

 

فدای ناز عشقت ناز دانه / که عشقت کنج دل زد آشیانه / به یاد سوزش مجنون ز لیلی / به یادت سوختم در این زمانه

 

تو رفته ای بی من تنها سفر کنی / من مانده ام که بی تو شب را سحر کنم / تو رفته ای که عشق از سر به در کنی / من مانده ام که عشق تو را تاج سر کنم

 

نه دل در دست محبوبی /گرفتار / نه سر در گوچه باغی بر سر دار / از این بیهوده گردیدن چه حاصل / پیاده میشوم دنیا نگه دار

 

واسه مشق شبت صد بار بنویس، اونی که یادش نمیکنی به یادته

 

مثل کبریت کشیدن در باد دیدنت دشوار است، من که به معجزه عشق ایمان دارم، میکشم آخرین دانه کبریتم را در باد... هر چه بادا باد 

 

اگه 1 کتیبه با 1000 تا خورشید داشته باشم ، همه خوشیدها رو میگردم

تا یه جایی به تو برسم . . . !

.

دل به صدایی که مگر در تو رسد / ناله ها کرد در این کوه که فرهاد نکرد . . .

.

من آن ابرم که میخواهد ببارد / دل تنگم هوتی گریه دارد

دل تنگم غریب این در و دشت / نمیداند کجا سر میگذارد . . .

.

شاید آن روز که رفتم یاد تنهایی کنی / من همان تنهایی ام ، یادت نره یادم کنی . . .

.

مژه بر هم مزن ای دوست که بادم ببرد / چون سبک تر شده ام ، از پر کاهی ز غمت . . .

.

گر ز جهان بگذرم از تو نخواهم گذشت / سر رود از پیکرم از تو نخواهم گذشت

مردمک چشم من نقش تو بر خود گرفت / ور همه جا بنگرم از تو نخواهم گذشت . . .

.

مهربانی نقش هر نقاش نیست / هر که نقشی را کشید نقاش نیست

نقش را نقاش معنا میدهد / مهربانی نقش یار است حیف که یار نقاش نیست . . .

.

پای من خسته از این رفتن بود / فصه ام قصه دل کندن بود

دل که دادم به یارم دیدم / راهش افسوس جدا از من بود . . . 

 

من پذیرفتم شکست را ، پندهای اهل دور اندیش را ، من پذیرفتم که عشق افسانه است ، این دل درد آشنا افسانه است ، می روم از رفتن من شاد باش ، از عذاب دیدنم آزاد باش ، چون که تو تنهاتر از من می روی ، آرزو دارم که تو عاشق شوی ، آرزو دارم بفهمی درد را ، معنی برخوردهای سرد را .

 
نبودن هیچگاه به سختی فراموش کردن نیست .

مصرعی از قلب من با مصرعی از قلب تو شاه بیتی می شود در دفتر دیوان عشق .

 
غم بی تو ماندن آنچنان سنگین است که به هر آیینه ای می نگرم می شکند .

 
زندگی زنجیره ای از لحظه های لذت بخش است .

 
همه چیز برای من و تو می شکفد و اولین اندیشه جهان فقط می تواند از آن ما باشد ، ما عاشقیم و بهشت برای ما آفریده شده ، فقط برای من و تو .
 

مگه من به تو اجازه دادم که بازم رفتی اون بالا ، هان ؟ بیا پایین ، زود باش ، آخه تو فقط ماه منی !
 

خداوند بی نهایت است ، اما به قدر نیاز تو فرود می آید ، به قدر آرزوی تو گسترده می شود و به قدر ایمان تو کارگشا است .

 
شاه نشین چشم من تکیه گه خیال توست ، گرچه که دورم از تو منولی دلم به یاد توست .

مطمئن باش و برو ضربه ات کاری بود ، و چه زشت به من و سادگیم خندیدی ، دل من سخت شکست به تو عشقی پاک که پر از یاد تو بود و به یک قلب یتیم که خیالم می گفت تا ابد مال تو بود ، تو برو و برو تا راحتتر تکه های دل خود را سر هم بند زنم .

 
درد عشقی کشیدم که مپرس ، زهر هجری کشیدم که مپرس ،گشته ام در جهان و آخر کار ، دلبری برگزیدم که مپرس ، آنچنان در هوای خاک درش ، میرود آب دیده ام که مپرس ، من به گوش خود از دهانش دوش ، سخنانی شنیدم که مپرس ، سوی من لب چه میگزی که مگوی ، لب لعلی گزیده ام که مپرس ، بی تو در کلبه گدایی خویش ، رنجهایی کشیدم که مپرس ، همچو حافظ غریب در ره عشق ، به مقامی رسیده ام که مپرس .

 
من از عهد آدم تو را دوست دارم ، از آغاز عالم تو را دوست دارم ، چه شبها من و آسمان تا دم صبح ، سرودیم نم نم تو را دوست دارم ، نه خطی نه خالی نه خواب و خیالی ، من آن حس مبهم تو را دوست دارم ، سلامی صمیمی تر از غم ندیدم ، به اندازه غم تو را دوست دارم ، بیا تا صدا از دل سنگ خیزد ، بگوییم با هم تو را دوست دارم ، جهان یک دهان شد هم آواز با ما ، تو را دوست دارم تو را دوست دارم .

 
پنج تا از بزرگترین کلمات : من نمیخوام از دستت بدم ، چهار تا از دوست داشتنی ترین کلمات : تو برام مهم هستی ، سه تا کلمه شیرین : تو رو تحسین می کنم ، دو تا کلمه شگفت انگیز : دلتنگت هستم ، یک کلمه که از همه مهمتره : تو .

 
من به اندازه چشمان تو غمگین ماندم و به اندازه هر برق نگاهت نگران ، تو به اندازه تنهایی من شاد بمان .
 

سر ارادت ما و آستان حضرت دوست ، که هرچه بر سر ما می رود ارادت اوست ، نظیر دوست ندیدم اگرچه از مه و مهر ، نهادم آیینه ها در مقابل رخ دوست .

 
تو مگه باده فروشی که همه مست تو اند ، تو مگه ساغر عشقی که همه معشوق تو اند ، منشین با همگان ای گل زیبای دلم ، که به ظاهر همه مشتاق و خریدار تو اند .

 
در رفاقت با وفا بودن شرط مردانگیست ، ورنه با یک استخوان صد سگ رفیقت میشوند .

 
ما را ز خیال تو چه پروای شرابست ، خم گوهر خود گیر که خمخانه خرابست ، گر خمر بهشت است بریزید ، که بی دوست هر شربت عذبم که دهی عین عذابست .

 
بوسه یعنی لذت دلدادگی ، لذت از شب لذت از دیوانگی ، بوسه آغازی برای ما شدن ، لحظه ای با دلبری تنها شدن ، بوسه آتش می زند بر جسم و جان ، بوسه یعنی عشق من با من بمان .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد