رمان شعر عاشقانه اس ام اس زیبا شعر غمگین شعر احساسی

رمان شعر عاشقانه اس ام اس زیبا شعر غمگین شعر احساسی

انواع رمان های زیبا شعر های عاشقانه اس ام اس های زیبا شعر غمگین شعر احساسی زیباترین رمان ها رمان های عاشقانه
رمان شعر عاشقانه اس ام اس زیبا شعر غمگین شعر احساسی

رمان شعر عاشقانه اس ام اس زیبا شعر غمگین شعر احساسی

انواع رمان های زیبا شعر های عاشقانه اس ام اس های زیبا شعر غمگین شعر احساسی زیباترین رمان ها رمان های عاشقانه

فرق نیمرو درست کردن دختر پسرا

دخترها:

توی ماهیتابه روغن میریزن

اجاق گاز زیر ماهیتابه رو روشن میکنن

تخم مرغها رو میشکنن و همراه نمک توی ماهیتابه میریزن

چند دقیقه بعد نیمروی آماده رو، نوش‌جان میکنن

 

پسرها:

توی کابینت‌های بالایی آشپزخونه دنبال ماهیتابه میگردن

توی کابینتهای پایینی دنبال ماهیتابه میگردن و بالاخره پیداش میکنن

ماهیتابه رو روی اجاق گاز میذارن

توی ماهیتابه روغن میریزن

توی یخچال دنبال تخم‌مرغ میگردن

یه دونه تخم مرغ پیدا میکنن

چند تا فحش میدن

دنبال کبریت میگردن

با فندک اجاق گاز رو روشن میکنن و بوی سرکه همراه دود آشپزخونه رو بر میداره

ماهیتابه رو میشورن (بگو چرا روغنش بوی ترشی میداد!)

ماهیتابه رو روی اجاق گاز میذارن و توش روغن واقعی میریزن

تخم‌مرغی که از روی کابینت سر خورده و کف آشپزخونه پهن شده رو با دستمال پاک میکنن

چند تا فحش میدن و لباس میپوشن

میرن سراغ بقالی سر کوچه و 20 تا تخم مرغ میخرن و برمیگردن

تلویزیون رو روشن میکنن و صداش رو بلند میکنن

روغن سوخته رو میریزن توی سطل و دوباره روغن توی ماهیتابه میریزن

تخم مرغها رو میشکنن و توی ماهیتابه میریزن

دنبال نمکدون میگردن

نمکدون خالی رو پیدا میکنن و چند تا فحش میدن

دنبال کیسه نمک میگردن و بلاخره پیداش میکنن

نمکدون رو پر از نمک میکنن

صدای گزارشگر فوتبال رو میشنون و میدون جلوی تلویزیون

نمکدون رو روی میز میذارن و محو تماشای فوتبال میشن

بوی سوختگی رو استشمام میکنن و میدون توی آشپزخونه

چند تا فحش میدن و تخم مرغهای سوخته رو توی سطل میریزن

توی ماهیتابه روغن و تخم مرغ میریزن

با چنگال فلزی تخم‌مرغها رو هم میزنن

صدای «گل» رو از گزارشگر فوتبال میشنون و میدون جلوی تلویزیون

سریع برمیگردن توی آشپزخونه

تخم‌مرغهایی که با ذرات تفلون کنده شده توسط چنگال مخلوط شده رو توی سطل میریزن
ماهیتابه رو میندازن توی سینک

دنبال ظرفهای مسی میگردن

قابلمه مسی رو روی اجاق گاز میذارن و توش روغن و تخم‌مرغ میریزن

چند دقیقه به تخم مرغها زل میزنن

یاد نمک میفتن و میرن نمکدون رو از کنار تلویزیون برمیدارن

چند ثانیه فوتبال تماشا میکنن

یاد غذا میفتن و میدون توی آشپزخونه

روی باقیمانده تخم‌مرغی که کف آشپزخونه پهن شده بود لیز میخورن

چند تا فحش میدن و بلند میشن

نمکدون شکسته رو توی سطل میندازن

قابلمه رو برمیدارن و بلافاصله ولش میکنن

چند تا فحش میدن و انگشتهاشون که سوخته رو زیر آب میگیرن

با یه پارچه تنظیف، قابلمه رو برمیدارن

پارچه رو که توسط شعله، آتیش گرفته زیر پاشون خاموش میکنن

نیمروی آماده رو جلوی تلویزیون میخورن و چند تا فحش میدن

خدایا پس چرا من زن ندارم؟

خدایا پس چرا من زن ندارم؟
زنی زیبا و سیمین‌تن ندارم؟
دوتا زن دارد این همسایه ما
همان یک‌دانه را هم من ندارم
آژانس ملکی امشب گفت با من:
مجرد بهر تو مسکن ندارم
چه خاکی بر سرم باید بریزم؟
من بیچاره آخر
زن ندارم!
خداوندا تو ستارالعیوبی
و بر این نکته سوء‌ظن ندارم
شدم خسته دگر از حرف مردم
تو می‌دانی دل از آهن ندارم
تجرد ظاهرا عیب بزرگی‌است
من عیب دیگری اصلا ندارم!
خودم می‌دانم این "اصلا" غلط بود
در اینجا قافیه لیکن ندارم
تو عیبم را بپوش و هدیه‌ای ده
خبر داری نیکول کیدمن ندارم؟
اگر او را فرستی دیگر از تو
گلایه قد یک ارزن ندارم!

راه های دوست پسر آزاری

این هم واسه دختر هایی که به مطلب (راه های دوست دختر آزاری ) اعتراض کرده بودن
             
            1)      هر وقت به موبایل شما زنگ زد و مشغول تعریف کردن وقایع روزانه
            اش بود(که معمولا این کار را با افزایش شاخ و برگ و با آب و تاب دادن
            به آن انجام میدهد) صحبت هایش را قطع کرده و اعلام نمایید که پشت خطی
            دارید و لطف کند و 1 ساعت دیگر تماس بگیرد!
            
            
            2)      هر وقت خواستید وی را سوار ماشین کنید با استفاده از عطر زنانه
            مادر و یا خواهر محترم تان فضای ماشین را عطر آگین کنید و هنگامی که
            ازتون پرسید این بوی چیست شروع به تناقض گویی کنید تا تصور  کند رقیب
            دارد!(مسلماً این عمل بسیار غیر انسانی است و تنها در صورتی این کار را
            انجام دهید که مطمئن شوید بعد ها ناحیه ای از وجود شما به نام وجدان
            شروع به خارش و درد نخواهد کرد)
            
            
            3)      دائماً اسم وی را اشتباهی صدا کنید (مثلاً اگر اسمش ثمینه  است
            او را پریزاد صدا بزنید تا هر گونه امکان اشتباه اعم از لپی و ... به
            ذهنش خطور نکند و به شک بیفتد که رقیب دارد).اگر هم پرسید پریزاد کیست
            بگویید دوست دختر قبلی ام که تیریپی لاو گونه با او داشتم!
            
            
            4)      مدام به طرز لباس پوشیدن وی گیر دهید .مثال:
            
            شما- این چه شلواریه؟چرا اینقدر کوتاهه؟مگه بابات پول نداره واست شلوار
            بخره؟
            دوست دخترتان: کجای شلوار من کوتاهه ؟تا سر قوزک پام اومده!
            شما- بد تر!این چه وضع لباس پوشیدنه؟چرا مثل قرون وسطی تیپ میزنی؟الان
            همه شلوار کوتاه میپوشند تو چرا مثل زنهای 70 ساله لباس
            پوشیدی؟!؟!؟!(البته لازم به ذکر است که زنان 70 ساله در صورتی که در
            قید حیات باشند هرگز شلوار نمی پوشند و به دلیل کهولت سن و نزدیک بودن
            به زمان فسیل شدن فقط دامن می پوشند.دلیلش رو هر وقت 70 ساله شدید می
            فهمید!)
            
            
            5)      از یک هفته قبل از تولد تا یک هفته بعد از تولدش مفقودالاثر
            شوید و در دسترس نباشید و هنگامی هم که از شما درخواست هدیه نمود به وی
            بفرمایید:مگه من و تو واسه هدیه دوست شدیم؟مهم اینه که قلبامون پیش
            همدیگه باشه که هست!(لازم به ذکر است در  سایر اعیاد سال از قبیل
            ولنتاین، سالگرد دوستی،روز صنعت و معدن و .... نیز همین عمل را انجام
            دهید)
            
            
            6)      هنگامی که با او قرار دارید یک پاکت مگنا(Magna) گازوییلی
            خریداری نموده و مانند اگزوز ماشین دائماً از خودتان دود متصاعد کنید
            در ضمن دود تهوع آور سیگارتان را نیز مرتّباً به سمت وی حواله دهید
            
            
            7)      هر وقت با او بیرون میروید مانند انسانهای چشم چران مدام به
            لنگ و پاچه دختران مردم نگاه بافکنید
            
            
            8)      هنگامی که دوستش را با خودش سر قرار آورد کانون توجهاتتان به
            سمت دوستش باشد و قبل از خداحافظی از دوستش بخواهید شماره اش را به شما
            بدهد!
            
            
            9)      و اگر می خواهید شورش را در آورید و حسابی سکه یه پولش کنید با
            یکی دیگر از دوست دختر هایتان(که مطمئنا همه پسر ها برای روز مبادا
            چنین چیزهایی دارند) به جایی بروید که مطمئنید وی و چند تا از دوستان
            صمیمی اش(که البته شما را هم میشناسند) آنجا حضور دارند!
            
            
            
            نکته:دختر خانم ها معمولاً به دلیل وجود خصلتی به نام حسودی جلوی
            دوستان صمیمی خود پز دوست پسر هاشون را میدهند حال تصور کنید که یک
            دختری وقتی که پیش دوستان صمیمی اش میباشد - در حالیکه مشغول تعریف
            دادن از دوست پسرش- ناگهان دوست پسرش را مشاهده کند که دست در دست
            دختری دیگر از آن ناحیه رد میشوند !

خصوصیات مردها ( طنز )

مردها مثل «مخلوط کن» هستند:

 

در هر خانه یکی از آنها هست ولی نمیدانید به چه درد میخورد.

 

 

 

مردها مثل «آگهی بازرگانی» هستند:

 

حتی یک کلمه از چیزهائی را که میگویند نمیتوان باور کرد.

 

 

 

مردها مثل «کامپیوتر» هستند:

 

کاربری‌شان سخت است و هرگز حافظه‌ای قوی ندارند.

 

 

 

مردها مثل «سیمان» هستند:

 

وقتی جائی پهنشان میکنی باید با کلنگ آنها را از جا بکنی.

 

 

 

مردها مثل «طالع بینی مجلات» هستند:

 

همیشه به شما میگویند که چه بکنید و معمولاً اشتباه می‌گویند.

 

 

 

مردها مثل «جای پارک» هستند:

 

خوب‌هایشان قبلا" اشغال شده و آنهائی که باقی مانده‌اند یا کوچک هستند یا جلوی درب منزل مردم

 

 

 

مردها مثل «پاپ کورن» (ذرت بو داده) هستند:

 

بامزه هستند ولی جای غذا را نمی‌گیرند.

 

 

 

مردها مثل «باران بهاری» هستند:

 

هیچوقت نمیدانید کی می‌آیند، چقدر ادامه دارد و کی قطع میشود.

 

 

 

مردها مثل «پیکان دست دوم» هستند:

 

ارزان هستند و غیر قابل اطمینان.

 

 

 

مردها مثل «موز» هستند:

 

هرچه پیرتر میشوند وارفته ‌تر میشوند.

ده نکته مهم برای دختر و پسرها

یک دوست (دختر / پسر) مثل یک آدامس است...

جویدن طولانی هر آدامسی به‌جز بیمزه شدنش حاصلی ندارد.

هیچ وقت آدامس نیم‌خورده‌ی کسی را به دهان نگذارید.

داشتن آدامسی که نتونی بازش کنی با نداشتنش هیچ فرقی ندارد.

آدامس زیاد مانده ارزش جویدن ندارد.

هر از چندی به دندانهایتان هم فرصت استراحت بدهید. به هرحال آدامستان را می‌توانید عوض کنید ولی دندانهایتان را نه.

به چشیدن طعم تنها «یک» آدامس اکتفا نکنید. آدامسها در شکلها، قیمتها و مزه‌های مختلف ساخته می‌شوند.

فراموش نکنید که پایان کار هر آدامسی سطل آشغال است. پس برای هیچ آدامسی قیمت زیادی نپردازید.

داشتن یک بسته آدامس همیشه بهتر از داشتن فقط یک آدامس است.

حسرت آدامسی که دور انداخته‌اید نخورید. آدامس‌های خوشمزه‌تر همیشه پیدا می‌شوند.

و ازدواج مثل قورت دادن آن است. هیچ احمقی آدامسش را قورت نمی‌دهد.

ازدواج خوبه یا بده ؟

قبل از ازدواج: خوابیدن تا لنگ ظهر
بعد از ازدواج: بیدار شدن زودتر از خورشید
نتیجه گیری: سحر خیز شدن

قبل از ازدواج: رفتن به سفر بی اجازه
بعد از ازدواج: رفتن به حیاط با اجازه
نتیجه گیری: معتبر شدن

قبل از ازدواج: خوردن بهترین غذاها بی منت
بعد از ازدواج: خوردن غذاهای سوخته با منت
نتیجه گیری: تقویت معده

قبل از ازدواج: استراحت مطلق بی جر و بحث
بعد از ازدواج: کار کردن در شرایط سخت
نتیجه گیری: ورزیده شدن

قبل از ازدواج: دید و بازدید از اماکن تفریحی
بعد از ازدواج: سر زدن به فامیل خانم
نتیجه گیری: صله رحم

قبل از ازدواج: آموزش گیتار و سنتور و چیزای دیگه
بعد از ازدواج: آموزش بچه‌داری و شستن ظرف
نتیجه گیری: همدردی با مردها

قبل از ازدواج: گرفتن پول تو جیبی از پاپا
بعد از ازدواج: دادن کل حقوق به خانوم
نتیجه گیری: مستقل شدن

اگه دو تا مرد یه زن رو بخوان چه بلایی سرشون میاد ؟ (طنز)

توی ژاپنجوان اولی از عشق جوان دومی نسبت به دختر محبوبش متاثر میشه و خودکشی می کنه! جوان دومی هم از مرگ همنوع خودش اونقدر اندوهگین میشه که خودکشی می کنه! بعدش برای دختر ژاپنی هم چاره ای جز خودکشی نیست!
توی اسپانیا
 مرد اولی توی دوئل ، مرد دومی رو از پای در میاره و با زن محبوبش به آمریکای جنوبی فرار می کنن!
توی انگلستان
دو تا عاشق با کمال خونسردی حل قضیه رو به یه شرط بندی توی مسابقه ء اسب سواری موکول می کنن! اسب هر کدوم برنده شد ، معشوق مال اون میشه!
توی فرانسه
 خیلی کم کار به جاهای باریک می کشه! دو تا مرد با همدیگه توافق می کنن که خانم مدتی مال اولی و مدتی مال دومی باشه!
توی استرالیا
دو تا مرد بر سر ازدواج با معشوق مشترک سالها مشاجره می کنن! این مشاجره اونقدر طول می کشه تا یکی از طرفین پیر بشه و بمیره ، یا از یه مرضی بمیره! اونوقت اونکه زنده مونده با خیال راحت به مقصودش می رسه!
توی قفقاز جوان اولی دختر محبوب رو بر می داره و فرار می کنه! دومی هم دختر رو از چنگ اولی می دزده و پا به فرار می ذاره! باز اولی همین کار رو می کنه و این ماجرا دائما« تکرار میشه!

 
توی نروژ معشوقه ء دو مرد برای اینکه به جدال و دعوای اونها خاتمه بده خودشو از بالای ساختمون مرتفعی میندازه پایین و غائله ختم میشه!
توی آفریقا قضیه خیلی ساده ست و جای اختلاف نیست! دو تا مرد ، زنی رو که می خوان عقد می کنن و علاوه بر اون ، بیست تا زن دیگه هم می گیرن!
توی مکزیک کار به زد و خورد خونینی می کشه و یکی از طرفین کشته میشه! ولی بعدش اونکه رقیبش رو کشته از دختر مورد نظر دلسرد میشه و دخترک بی شوهر می مونه!
 توی آمریکا حل قضیه بستگی به زن داره و هر کس رو انتخاب کرد با اون ازدواج می کنه!
 توی ایران
 فقط پول موضوع رو حل می کنه! پدر و مادر دختر می شینن با همدیگه مشورت می کنن و خواستگاری که پولدار تر و گردن کلفت تره رو انتخاب می کنن! عاشق شکست خورده اگه توی عشقش جدی باشه یا باید خودشو بکشه یا رقیب رو از میدون به در کنه یا افسردگی می گیره و ...

خوصیات آقایان و خانمها

خوصیات آقایان ...

* تمامی آقایون شدیداً گرفتار کار و بیزنس خودشون هستند

* در حالـی که شدیداً گرفتار کار و بیزنس خودشون هستند،ولی در هر صورت وقت  واسه خانوم ها دارند.

* در حالـی که در هر صورت وقت واسه خانوم ها دارند، ولی اون ها رو  به حساب نمی آرن.

* در حالی که اون هارو به حساب نمی آرن، ولی همیشه یکی تو دست و بالشون هست.

* در حالی که همیشه یکی تو دست و با لشون هست،ولی بازم شانس‌شون رو  روی تور کردن بقیه خانوم ها امتحان می کنن.


* در حالی که شانس شونو روی بقیه خانوم ها امتحان می کنن،ولی دستپاچه می شن وقتی زنی ترکشون می کنه.

* در حالی که دستپاچه می شن وقتی زنی ترکشون می کنه، ولی بازم درس عبرت نمی گیرن وهنوز هم می خوان شانس شون رو روی  بقیه خانوم ها امتحان کنند.(نمی دونن شانس فقط یک بار در خونهً آدمو میزنه)

و اما خانومها ...

* برای بیشتر خانوم ها مهم ترین مسئله ،امنیت مالی است.

* با این که امنیت مالی برایشان بسیار مهم است،ولی باز هم بیرون می رن و لباس های گرون قیمت می خرن.

* با این که همیشه لباس های گرون قیمت می خرن،ولی مدام میگن که چیزی ندارن بپوشن.

* با این که می گن چیزی ندارن بپوشن، ولی همیشه هم قشنگ و شیک لباس می پوشن.

* با این که همیشه قشنگ و شیک لباس می پوشن،ولی می گن لباس هام دیگه کهنه و درب و داغونه.

* با این که میگن که لباس هاشون کهنه و درب و داغونه،ولی  انتظار دارن که شما همیشه از تیپ شون تعریف کنید.

* با این که همیشه انتظار دارن ازتیپ شون تعریف کنید،ولی وقتی هم شما این کار رو می کنین ...حرف هاتونو باور نمی کنن.(می فهمن که داری مخ شونو می زنی)

دعای دخترها و پسرهای مجرد(طنز)

دعای دخترهای مجرد

اللهم نزلنا جوانک الرشید، الغنى و الصاحب المدرک و بالخصوص المسکن الگنده!

راکب زانتیا.

مطیع الامر.

لا خواهر و لا مادر.

متخصص الطبخ الغذاء لذیذ و النظافت المنزل و ماهر بالتعویضة الکهنة الطفل الصغیر.

الخاصه: الزن ذلیلا

آمین یا رب العالمین .......!

بده منتظریم .................!

 

دعای پسرهای مجرد

الهم نزلنا حوریاً تک دانه و هیکل توپ (خدایا منو به خاطر این درخواست سنگینم ببخش)...!

 کم توقعا...!

السّن الصغیرا...!

I Need  لا کوزه ترشی...!

الوضع المالی.... عالی و جهیزیتها کاملةُ...!

و والدینها رو به موتا، ترجیحاً لا خواهر و مادر و پدر و کلهم فک و فامیلا...!

الچشم البسته (لا آفتاب مهتاب دیده)...!

کدبانوا فی المور المنزل (همه جور چیزا)...!

١٨٠% مطیع الامر، لا چون و چرا و تسلیماً لخشمنا...!

قویاً فی تحمل بوی جوراب و الغیر چیزها...!

یا رب اعطینا الیک For Me فوری....!

فرق زن و مرد

آینده:یـک زن تــا زمانیکه ازدواج نکرده نگران آینده است. یک مرد
تا زمانیـکـه ازدواج نـــکرده هــــرگز نگران آینده نخواهد بود.

موفقیت:
یــک مرد موفق کسی است که بیشتر از آنچه هـمــسرش
خرج میکند درآمد داشته باشد. یک زن موفق کسی است
که بتواند چنین مردی را پیدا کند.

ازدواج:
یک زن به امید اینکه شوهرش تغییر کند با او ازدواج میکند،
ولی تغییر نمیکند. یک مــرد به این امید با همسرش ازدواج
میکند که تغییر نکند، ولی تغییر میکند.

روابط:اول از همه، یک مرد یک رابطه را یک رابطه بحساب نمی آورد. وقتی رابطه ای تمام میشود، زن شروع به گریه نموده و سفره دلش را برای دوستان دخترش میگشاید و نیز شعری با عنوان "همه مردها نادانند" می سراید. سپس به ادامه زندگیش میپردازد. مرد هنگام جدایی اندکی مشکلاتش بیشتر است. 6 ماه پس از جدایی ساعت 3 نیمه شب یک پنجشنبه، تلفن میزند و میگوید: "فقط میخواستم بدونی که زندگیمو از بین بردی، هیچوت نمی بخشمت، ازت متنفرم، تو یه دیوانه ای، ولی میخوام بدونی باز هم یه فرصتی برامون باقی مونده." نام این کار تماس تلفنی "ازت متنفرم/عاشقتم" است که 99 درصد مردان حداقل یک بار آنرا انجام میدهند. برخی کلاسهای مشاوره ای مخصوص مردان برای رها شدن از این نیاز تشکیل میشود که معمولا تاثیری در بر ندارند.

بلوغ:زنان بسیار سریعتر از مردان بالغ میشوند. اغلب دختران 17 ساله میتوانند مانند یک انسان بالغ رفتار کنند. اغلب پسران 17 ساله هنوز در عالم کودکانه بسر برده و رفتارهای ناپخته دارند. به همین دلیل است که اکثر دوستی های دوران دبیرستان به ندرت سرانجام پیدا میکنند.

فیلم کمدی:فرض کنید چند زن و مرد در اتاقی نشته اند و ناگهان سریال نقطه چین شروع می شود. مردها فورا هیجان زده شده و شروع به خنده و همهمه میکنند، و حتی ممکن است ادای بامشاد را نیز درآورند. زنان چشمانشان را برگردانده و با گله و شکایت منتظر تمام شدنش میشوند.

دست خط:مردها زیاد به دکوراسیون دست خطشان اهمیت نمیدهند. آنها از روش "خرچنگ غورباقه" استفاده میکنند. زنان از قلم های خوشبو و رنگارنگ استفاده کرده و به "ی" ها و "ن" ها قوس زیبایی میدهند. خواندن متنی که توسط یک زن نوشته شده، رنجی شاهانه است. حتی وقتی می خواهد ترکتان کند، در انتهای یادداشت یک شکلک در انتها آن میکشد.

حمام:یک مرد حداکثر 6 قلم جنس در حمام خود داد - مسواک، خمیر دندان، خمیر اصلاح، خود تراش، یک قالب صابون و یک حوله. در حمام متعلق به یک زن معمولی بطور متوسط 437 قلم جنس وجود دارد. یک مرد قادر نخواهد بود اغلب این اقلام را شناسایی کند.

خواروبار: 
یک زن لیستی از جنسهای مورد نیازش را تهیه نموده و برای خریدن آنها به فروشگاه میرود. یک مرد آنقدر صبر میکند تا محتویات یخچال ته بکشد و سیب زمینی ها جوانه بزنند. آنگاه بسراغ خرید میرود. او هر چیزی را که خوب بنظر برسر می خرد.

بیرون رفتن:وقتی مردی میگوید که برای بیرون رفتن حاظر است، یعنی برای بیرون رفتن حاظر است. وقتی زنی میگوید که برای بیرون رفتن حاظر است، یعنی 4 ساعت بعد وقتی آرایشش تمام شد، آماده خواهد بود.

گربه:زنان عاشق گربه هستند. مردان میگویند گربه ها را دوست دارند، اما در نبود زنان با لگد آنها را به بیرون پرتاب میکنند.

آینه:مردها خودبین و مغرور هستند، آنها خودشان را در آینه چک میکنند. زنان بامزه اند، آنها تصویر خود را در هر سطح صیقلی بازدید میکنند -- آینه، قاشق، پنجره های فروشگاه، برشته کننده ها، سر طاس آقای زلفیان...

تلفن:مردان تلفن را به عنوان یک وسیله ارتباطی برای ارسال پیامهای کوتاه و ضروری به دیگران در نظر میگیرند. یک زن و دوستش می توانند به مدت دو هفته با هم باشند و بعد از جدا شدن و رسیدن به خانه، تلفن را برداشته و به مدت سه ساعت دیگر با هم شروع به صحبت کنند.

آدرس یابی:وقتی یک زن در حال رانندگی احساس میکند که راه را گم کرده، کنار یک فروشگاه توقف کرده و از کسی که وارد است آدرس صحیح را میپرسد. مردان این را به نشانه ضعف میدانند. آنها هرگز برای پرسیدن آدرس نمی ایستند و به مدت دو ساعت به دور خودشان میچرخند و چیزهایی شبیه این میگویند: "فکر کنم یه راه بهتر پیدا کردم،" و "میدونم که باید همین نزدیکی باشه، اون مغازه طلا فروشی رو میشناسم."

پذیرش اشتباه:زنان بعضی اوقات قبول میکنند که اشتباه کردند. آخرین مردی که اشتباهش را پذیرفته 25 قرن پیش از دنیا رفته است.

فرزند:یک زن همه چیز را در مورد فرزندش می داند: قرارهای دکتر، مسابقات فوتبال، دوستان نزدیک و صمیمی، قرارهای رمانتیک، غذاهای مورد علاقه، اسرار، آرزوها و رویاها. یک مرد بطور سربسته و مبهم فقط میداند برخی افراد کم سن و سال هم در خانه زندگی میکنند.

لباس شیک پوشیدن:یک زن برای رفتن به خرید، آب دادن به گلهای باغچه، بیرون گذاشتن سطل زباله و گرفتن بسته پستی لباس شیک می پوشد. یک مرد فقط هنگام رفتن به عروسی و یا مراسم ترحیم لباس رسمی برتن میکند.

شستن لباسها:زنان هر چند روز یک بار لباسهایشان را میشویند. مردها تک تک لباس های موجود در کمد، حتی روپوش و اونیفرم جراحی هشت سال پیش خود را می پوشند و هنگامیکه لباس تمیزی باقی نماند، یک لباس کثیف بر تن نموده و کوه ایجاد شده از لباسهای چرک خود را با آژانس به خشک شویی منتقل میکنند.

عروسی:هنگام یاد کردن از عروسی ها، زنان در مورد "مراسم جشن" صحبت میکنند، مردان درباره "میهمانی های دوران مجردی."

اسباب بازی:دختران کوچک عاشق عروسک بازی هستند و وقتی به سن 11 یا 12 سالگی میرسند علاقه شان را از دست میدهند. مردان هیچگاه از فکر اسباب بازی رها نمیشوند. با بالا رفتن سن آنها اسباب بازی هایشان نیز گران قیمت تر و پیچیده تر میشوند. نمونه های از اسباب بازیهای مردان: تلویزیون های مینیاتوری و کوچک، تلفنهای اتومبیل، مخلوط کن و آب میوه گیری، اکولایزرهای گرافیکی، آدم آهنی های کنترلی، گیمهای ویدئویی، هر چیزی که روشن و خاموش شده، سر و صدا کند و حداقل برای کار کردن به شش باتری نیاز داشته باشد.

گل و گیاه:یک زن از شوهرش میخواهد وقتی مسافرت است به گل ها آب دهد. مرد به گلها آب میدهد. زن پنج روز بعد به خانه ای پر از گلها و گیاهان پژمرده برمیگردد. کسی نمیداند چرا این اتفاق افتاده است.

سبیل:بعضی از مردان مانند هرکول پوآرو با سیبیل خوش تیپ میشوند. هیچ زنی وجود ندارد که با سبیل زیبا بنظر برسد.

اسامی مستعار:اگر سارا، نازنین، عسل و رویا با هم بیرون بروند، همدیگر را سارا، نازنین، عسل و رویا صدا خواهند زند. اگر بابک، سامان، آرش و مهرداد با هم بیرون بروند، همدیگر را گودزیلا، بادام زمینی، تانکر و لاک پشت صدا خواهند زد.

پرداخت صورتحساب میز:وقتی صورتحساب را می آورند، با اینکه کلا 15هزار تومان شده، بابک، سامان، آرش و مهرداد هر کدام 10 هزار تومان روی میز میگذارند.  وقتی دختران صورتحساب را دریافت میکنند، ماشین حسابهای جیبی خود را بیرون می آورند.

پول:یک مرد 2000 هزار تومان برای یک جنس 1000 تومانی مورد نیازش می پردازد. یک زن 1000 تومان برای یک جنس 2000 تومانی که نیازی به آن ندارد می پردازد.

بگو مگوها:حرف آخر را در جر و بحث ها زنان میزنند. هر چیزی که یک مرد بعد از آن بگوید، شروع یک بگو مگوی دیگر خواهد بود.